بازيکن پيشين تيم فوتبال استقلال گفت: استقلال مشکلات و کمبودهايي دارد که در بازيهاي بزرگ به مشکل برخورد ميکند و در آسيا هم کار سادهاي در پيش ندارد.
به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار، مجيد نامجو مطلق يکي از بازيکنان برجسته فوتبال ايران و باشگاه استقلال است. بهترين هافبک راست ايران در دهه هفتاد که هنوز خاطرات بازي او و زوج سازياش با جواد زرينچه در استقلال و تيم ملي از حافظه فوتبالي ايران پاک نخواهد شد.
در خصوص آخرين شرايط تيم استقلال و به ويژه بازي اين تيم مقابل ذوب آهن و بازيهاي پيش روي آنها در ليگ قهرمانان آسيا با اين پيشکسوت آبي پوشان گفتگويي داشتيم که شرح آن را در زير ميخوانيد:
* خبرگزاري مهر: تحليل کلي شما از شرايط کنوني استقلال چيست؟
- مجيد نامجو مطلق: به طور کلي اگر بخواهم شرايط اين تيم را در يک جمله کوتاه تشريح کنم بايد بگويم علائم پيشرفت را در اين تيم به خوبي مشاهده ميکنيم.
* اين علائم که به آن اشاره کرديد چيست؟
- اين تيم نسبت به گذشته بهتر، روانتر و زيباتر بازي مي کند، بهتر و بيشتر گل مي زند و کمتر و سخت تر گل مي خورد. در جدول هم که جهش داشته است. اين ها علائم پيشرفت است. البته با در نظر گرفتن کم و کاستي هايي که تيم دارد بايد گفت اين پيشرفت ها نسبتا خوب هم بوده.
* کم و کاستي هاي اين تيم از نظر شما چيست؟
- تيم براي تکميل و تقويت شدن بايد بازيکناني را جذب کند که گويا يک مهاجم و يک هافبک هم جذب کرده اند.
* از اين بازيکنان شناخت خاصي داريد؟
- شناخت ندارم اما شنيدم که يکي از آنها هافبک وسط و بازيساز است. تعجب هم کردم چون باوجود بازيکني مثل جباروف و يا حتي فرشيد اسماعيلي چرا بايد براي گرفتن بازيکني در اين پست اقدام شود در حالي که اولويت جذب بازيکن براي استقلال در خط حمله بود.
* شما به کاستي هايي در استقلال اشاره کرديد؛ در حالي که اين تيم ۷ بازيکن ملي پوش دارد و تعدادي بازيکن غير ملي پوش که از توانايي هاي بالايي برخوردار هستند. چرا تيمي با اين همه مهره بايد با کمبود بازيکن و کاستي مواجه باشد؟
- اين که تيم تعداد زيادي بازيکن ملي پوش و خوب دارد شکي نيست. اما در استقلال بازيکنان بالانس نيستند. مثلا در يک پست چند بازيکن خيلي خوب هست و آنقدر ترافيک بازيکن داريم که انتخاب بهترينها از بين آنها سخت است و در بعضي از پست ها هم کمبود بازيکن وجود دارد. اگر بخواهم به طور شاخص اشاره کنم بايد به دو پست هافبک مياني و خط حمله اشاره کنم.
* آخرين بازي استقلال مقابل ذوب آهن بود که منجر به شکست شد. عوامل اصلي اين شکست به نظر شما چيست؟
- يک دليل ندارد. اما شايد اصلي ترين دليل اين شکست اين بود که ذوب آهن تيم خيلي خوبي است و فعلا هم در بهترين شرايط ممکن حضور دارد. الحق ذوب آهن يک حريف گردن کلفت بود.
* شفر ترجيح داد در اين بازي از جباروف استفاده نکند و متعاقب آن چند تغيير ديگر را هم در تيم ايجاد کرد از جمله جابجايي چشمي از دفاع به خط مياني، تغيير پست غفوري و اضافه شدن حيدري به ترکيب اصلي.
- اين عوامل در ثبت اين شکست بي تاثير نبودند. اما ذوب آهن در نيمه دوم آنقدر خوب بود که حتي اگر اين اشتباهات شفر هم نبود شانس پيروزي ذوب آهن کم نمي شد.
* به گردن کلفت بودن ذوب آهن اشاره کرديد. ما هم به يک آمار اشاره مي کنيم و آن هم اين است که شفر به جز پارس جنوبي هيچ کدام از تيم هاي بالاسري اش در جدول را نبرده و پارس جنوبي را هم در شرايط خيلي بدش برد. آن هم در حالي اکثر دقايق بازي اين تيم ۱۰ نفره بود.
- من به کاستيهاي اين تيم اشاره کردم. موجودي استقلال با اين بازيکنان شايد براي بعضي از بازيها خوب و مفيد باشند. اما وقتي سطح رقبا کمي بالاتر مي رود کمبودها خودش را بيشتر نشان ميدهد. شايد استقلال با اين موجودي مقابل تيم هاي معمولي مشکل نداشته باشد و آنها را شکست دهد. اما وقتي حريف ميشود ذوب آهن، ميشود سايپا، ميشود فولاد، پرسپوليس و امثالهم، اين تيم به مشکل بر خورد ميکند.
* با اين وجود شرايط مقابل تيم هايي مثل الهلال و العين در آسيا چه مي شود؟
- متاسفانه شرايط خوبي را نميتوان براي آن بازيها پيش بيني کرد. اين تيم هايي که شما از آن نام برديد و حتي الريان از تيم هاي «تا بن دندان مسلح» هستند. تيم هايي که غم پول ندارند. اين تيم ها دغدغه نقل و انتقالات ندارند و روي هر بازيکني دست بگذارند او را به جذب مي کنند. شرايطي که تيمي مثل استقلال کاملا با آن بيگانه است.
* با اين حساب اگر بخواهيد با صراحت بگوييد چه انتظاري از استقلال در ليگ قهرمانان آسيا داريد چه مي گوييد؟
- انتظار که بالا است. ما انتظار داريم تيم تا قهرماني آسيا هم پيش برود. اما واقعيت چيز ديگري است. واقعيت اين است که کار براي صعود از اين گروه خيلي دشوار است. البته ما همچنان اميدواريم مثل خيلي جاها که ما ايراني ها کارهاي فراتر از انتظار ميکنيم، استقلاليها هم با رگ ايرانيشان در اين مسابقات کاري کنند کارستان و در نهايت هم از گروه صعود کنند.
* يک سئوال حاشيهاي. بعنوان بازيکني که سالها پيراهن شماره ۷ استقلال را بر تن داشتيد آيا اين نظريه را قبول داريد که اين پيراهن سنگين يا نحس است؟
- نحس براي چه؟ اصلا معني اين جملات را نميفهمم. مگر ميشود يک شماره که پشت يک پيراهن چاپ ميشود روي کيفيت فوتبال يک فوتباليست تاثير بگذارد؟
* چون اين اتفاق دو فصل پي در پي براي دو نفر افتاد. هم بختيار رحماني و هم حسن بيت سعيد. هر دو هم يک نيم فصل بيشتر در استقلال طاقت نياوردند و از تيم جدا شدند.
- شماره ۷ در استقلال و يا هر تيم ديگري يک شماره خاص است و شايد تن هر بازيکني نرود و بازيکني که آن را مي پوشد بايد بيشتر احساس مسئوليت کند. اما اين شماره نيست که فوتبال را خوب يا بد مي کند. شرايطي که براي بيت سعيد و بختيار پيش آمد کاملا يک اتفاق بود. آنها خوردند به دوراني که کل استقلال خوب بازي نميکرد. يادتان باشد هم فصل پيش و هم اين فصل تيم ما ابتداي فصل خوب نبود و خوب هم نتيجه نميگرفت. ظرفيت روحي و رواني بازيکنان هم با هم تفاوت دارد و اين دو بازيکن نتوانستند خودشان را با شرايط استقلال به لحاظ روحي تطبيق دهند.
* هر دو بازيکن هم بعد از جدايي از استقلال به شرايط مطلوب بازگشتند.
- شايد اگر بختيار و بيت سعيد در شرايط بهتري به اين تيم مي آمدند مي توانستند آينده بهتري در استقلال براي خود رقم بزنند. اما شانس آنها اين گونه بود و در شرايطي به تيم آمدند که سرنوشت خوبي انتظار آنها را نميکشيد.